شهادت مولای متقیان حضرت علی (ع) و شب قدر
شب سرنوشتساز
قال الصادق (علیه السلام)
راس السنة لیلة القدر یكتب فیها ما یكون من السنة الى السنة.
امام صادق (علیه السلام) فرمود:
آغاز سال (حساب اعمال) شب قدر است. در آن شب برنامه سال آینده نوشته مىشود.
وسائل الشیعه، ج 7 ص 258 ح 8
برترى شب قدر
قیل لابى عبد الله (علیه السلام)
كیف تكون لیلة القدر خیرا من الف شهر؟ قال: العمل الصالح فیها خیر من العمل فى الف شهر لیس فیها لیلة القدر.
از امام صادق (علیه السلام) سوال شد: چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است؟
حضرت فرمود: كار نیك در آن شب از كار در هزار ماه كه در آنها شب قدر نباشد بهتر است.
وسائل الشیعه، ج 7 ص 256، ح 2
تقدیر اعمال
قال الصادق (علیه السلام)
التقدیر فى لیلة تسعة عشر و الابرام فى لیلة احدى و عشرین و الامضاء فى لیلة ثلاث و عشرین.
امام صادق (علیه السلام) فرمود:
برآورد اعمال در شب نوزدهم انجام مىگیرد و تصویب آن در شب بیست ویكم و تنفیذ آن در شب بیستسوم.
وسائل الشیعه، ج 7 ص 259
زندگی نامه امام علی (ع)
ضرت امیر المومنین علی (ع ) فرزند ابوطالب شیخ بنی هاشم عموی پیغمبر اکرم (ص) بود که پیغمبر اکرم او را سرپرستی نموده و در خانه خود جای داده و بزرگ کرده بود و پس از بعثت نیز تا زنده بود ازآن حضرت حمایت کرد و شر کفار عرب و خاصه قریش را از وی دفع نمود .
علی ع بنا به نقل مشهور ده سال پیش از بعثت متولد شد و
پس از شش سال بر اثر قحطی که در مکه و حوالی آن روی دا د بنا به در خواست
پیغمبر اکرم ص از خانه پدر به خانه پسرعموی خود پیغمبر اکرم منتقل کردید.
و تحت سرپرستی و پرورش مستقیم آن حضرت درآمد پس از چند سال که پیغمبر اکرم
ص به موهبت نبوت نایل شد و برای نخستین بار در غار حرا وحی آسمانی به وی
رسید. وقتی که از غار رهسپار شهر و خانه خود شد وما جرارا فرمودعلی ع به آن
حضرت ایمان آورد. وباز درمجلسی که پیغمبرا کرم ص خویشاوندان نزدیک خود را
جمع کرده و بدین خدا دعوت نمود فرمود نخستین کسی از شما که دعوت مرا بپذیرد
خلیفه و وصی و وزیر من خواهد بود.تنها کسیکه از جای خود بلند شد و ایمان
آورد علی ع بود و پیغمبر اکرم ایمان او را پذیرفت و وعده های خود را درباره
اش امضا نمود. از این روی علی ع نخستین کسی است که به اسلام ایمان آورد و
نخستین کسی است که هرگز غیر خدای یگانه را نپرستید.
علی ع پیوسته ملازم
پیغمبر اکرم ص بود تا آن حضرت از مکه به مدینه هجرت نمود و در شب هجرت نیز
که کفار خانه آن حضرت را محاصره کرده بودند و تصمیم داشتند آخر شب به خانه
ریخته و آن حضرت را در بستر خواب قطعه قطعه نمایند علی ع در بستر پیغمبر
اکرم ص خوابید و آن حضرت از خانه بیرون آمده .رهسپار مدینه گردید
در
مدینه نیز ملازم پیغمبر اکرم ص بود و آن حضرت در هیچ زمان علی ع را کنار
نزد و یگانه دختر محبوبه خود فاطمه را به عقد آن حضرت درآورد. و در موقعی
که میان اصحاب خود عقد اخوت می بست او را برادر خود قرار داد. علی ع در
تمام جنگهاپی که پیغمبر اکرم ص شرکت داشتند حاضر شد جز جنگ تبوک که آن
حضرت اورا درمدینه به جای خود قرارداده بودودر هیچ جنگی پای به عقب نگذاشت.
و از هیچ حریفی روی نگردانید و در هیچ امری با پیغمبر اکرم ص مخالفت نکرد
چنانکه آن حضرت فرمود هرگز علی از حق و حق از علی جدا نمی شوند.علی ع روز
رحلت پیغمبر اکرم سی و سه سال داشت و با اینکه در همه فضایل دینی سرآمد و
در میان اصحاب پیغمبر ممتاز بودبه بهانه اینکه وی جوان است و مردم
بواسطه خونهایی که در جنگهابه همراه پیغمبر اکرم ص ریخته با وی دشمنند از
خلافت کنارش زدند و به این ترتیب دست آن حضرت از شئون عمومی بکلی قطع شد
وی نیز به تربیت افراد پرداخت و بیست و پنجسال که زمان خلا فت سه خلیفه پس
از رحلت پیغمبر اکرم ص بودبدین ترتیب گذرانید و پس از کشته شدن خلیفه سوم
مردم با آن .حضرت بیعت نموده و به خلافتش برگزیدند
آن حضرت در خلافت خود
که چهار سال و نه ماه تقریبا طول کشید سیرت پیغمبر اکرم ص را داشت و به
خلافت خود صورت نهضت و انقلاب داده به اصلاحات پرداخت و البته این اصلاحات
بضرر برخی از سود جویان تمام می شد و از این روی عده ای از صحابه که
پیشاپیش آنها ام المومنین عایشــه و طلحــه و زیبــر ومعاویــه بودند خون
خلیفه سوم را دستاویز قرار داده سر به مخالفت برداشتـه و بنای شورش
وآشوبگری گذاشتند .
آن حضرت برای خوابانیدن فتنه , جنگی با ام المومنین
عایشه و طلحه و زیبر در نزدیکی بصره که به جنگ جمل معروف است و جنگی دیگر
با معاویه در مرزعراق و شام که به جنگ صفین معروف است و یکسال و نیم ادامه
یافت و جنگی با خوارج در نهروان که به جنگ نهروان معروف است کرده و به
این ترتیب بیشتر مساعی آن حضرت در ایام خلافت خود صرف رفع اختلافات داخلی
شد و پس از مدتی صبح روز نوزدهم ماه رمضان سال چهلم هجری در مسجد کوفه در
سر نماز .بدست یکی از خوارج ضربتی خورده و در شب بیست و یکم ماه شهید شدند .
امیرالمومنین
علی ع به شهادت تاریخ و اعتراف دوست و دشمن در کمالات انسانی نقیصه ای
نداشته و در فضایل اسلامی نمونه کاملی ا ز تربیت پیغمبر اکرم ص .بود
.بحثهایی که در اطراف شخصیت او شده و کتابهایی که در این باره شیعه و سنی و
سایر مطلعین و کنجکاوان نوشته اند درباره هیچیک از شخصیت های تاریخ اتفاق
نیفتاده است
علی ع در علم و دانش داناترین یاران پیغمبر اکرم ص و
سایرمسلمانان بود و نخستین کسی است در اسلام که در بیانات علمی خود در
استدلال و برهان را باز کرد و در معارف الهیه بحث فلسفی نمود و در باطن
قرآن سخن گفت و برای نگهداری لفظ قرآن دستورزبان عربی را وضع فرمود و
تواناترین عرب بود در سخنرانی. علی ع که در زمان پیغمبر اکرم ص و پس ازآن
در همه جنگها شرکت کرد.
در شجاعت ضرب المثل بود هرگز ترس و اضطراب از خود نشان
نداد و با اینکه بارها ضمن حوادثی مانند جنگهای احد و حنین و خیبر و خندق
یاران پیغمبر اکرم ص و لشکریان اسلام لرزیدند و یا پراکنده شده فرار نمودند
وی هرگز پشت به دشمن نکرد و هرگز نشد که کسی از مردان جنگی دشمن با وی
درآویزد و جان به سلامت برد و در عین حال با کمال توانایی, ناتوانان را نمی
شکست و فراریان را دنبال نمی کرد و شبیخون نمی زد و آب بروی دشمن نمی بست .
حضرت علی ع در سال 40 هجری در ماه مبارک رمضان در شب نوزدهم ضربت خوردند .و در شب بیست و یکم به شهادت رسیدند
حضرت علی ع با همه وجود و خالصانه از حریم دین خدا حمایت کرد لحظه ای در آسایش نبود مخصوصا در ایام پر مخاطره حکومت عدل گسترش که نظیر آن وجود نداشته است.
پیامبر اکرم ص حضرت علی و خودشان را از یک شجره می دانستند و می فرمودند : .من و علی پدر این امت هستیم من شهر علم هستم و علی درب آن
السلام علیك یا امیر المومنین
دست حق حیدر كرار علی شیر حق حجت دادار علی
مخزن و معدن اسرار علی سید و سرور و سالار علی
جان به قربان جمالت مولا كی رسم من به وصالت مولا
چه بگویم كه جه ها كرد عدو آتش كینه به پا كرد عدو
ای خدا شیعه دلش محزون است از غم عشق علی مجنون است
این همان ماتم عظمی باشد سحر آخر مولا باشد
میزبان زینب كبری باشد او نوازش گر بابا باشد
زیر لب زمزمه دارد زینب كه دگر آخر كار است امشب
تا علی گشت برون از خانه عالمی شد ز غمش غمخانه
شد علی شمع و همه پروانه خیل مرغان ز پی اش مستانه
می سرودند به صد آه و نوا مرو امشب تو مسجد مولا
مسجد كوفه پر از غوغا شد گوئیا روز جزا بر پا شد
سند قتل علی امضاء شد پر ز اندوه دل زهرا شد
تا كه آمد ز شهادت خبرش بست تكبیر نماز سحرش
حیدر از تیغ جفا شد بیتاب رفت از هوش میان محراب
رنگ خورشید علی شد مهتاب چهره اش در یم خون گشت خضاب
ضربه تیغ اگر كاری بود ذكر مولا به لبش جاری بود